ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
بعد از گذشت 1 ماه از تنهایی بنده... تصمیم بر آن گرفتیم تا ادامه زندگی را با تفریحات سالم بگذرانیم... (البته کمی تا قسمتی سالم)
این شد که تنهایی را کنار گذاشته و مسافرتی مجردی را در پیش گرفتیم! مسافرتی عجیب و کاملا بر مبنای عشق و حال...
که شاید کمی دلمان خوش شود! که شاید کمی حالمان عوض شود! که شاید کمی خنده هایمان بیشتر شود(بیشتر که هست! بیشتر تر بشود )...
یه ایرانگردیه کوچک... مرکز و شرق... شروعی خوب و پایانی بهتر... 10 تا 15 روز... از دو روز دیگر ...
تهران - قم - کاشان - اصفهان - یزد - طبس - مشهد - نیشابور- شاهرود - دامغان - ساری و تهران ...
که اگر لایق باشیم، سال را با اماممان، نو کنیم... در شهرش ... مشهد...
که اگر بودیم، دوستان را فراموش نخواهیم کرد...
و اگر نبودیم، دوستان ما را فراموش نکنند...
---
ولی چه خوش بگذره ها ...
همچنین دسترسی من به این وبلاگ در این مدت، صرفا وابسته به موجود بودن کافی نت در شهر های مختلفه... و کمی هم وقت آزاد...
--
ضمنا، مواظب باشید 4شنبه صوری نرید رو هوا...
خوش باشـــــید.
---
بعدا نوشت:
"
از دوستان حاضق که در شهرهای متون بالایی سکونت گزیده اند، تقاضا میشود، مکان های دیدنی و رستوران های خوبِ(با تاکید بر رستوران و فست فودیا) ِ شهر های خود را برای ما ارسال کنند و ما را در این خوش گذرون شریک بشوندی... در عوضش اومدید تهران یه جای گرون معرفی میکم که پشیمون بشید از اومدنتون
این الان بعدا نوشت بود که نوشتم... یعنی الان شد "الان نوشت" ولی واس شوما میشه همون بعدا نوشت... البته اگه همینجوری ادامه بدم و زمان بگذره، تبدیل میشه به قبلا نوشت... پس دیگه ادامه نمیدم...
نه دیگه... اصرار نکنید... ادامه نمیدم...
"
کوفتت بشه!!

شوخی کردم! خوش بگذره ولی اگه خوش گذشت تعریفشو واسه ما نکن! ما کنکوری هستیم وقت نداریم!!!!!
بعدشم چهارشنبه سوری! نه صوری یا ثوری یا...بی سواد!
ممنون
خوش که میگذره... نه دیگه، من تعریف میکنم، ولی تو یادت باشه که نخونی!
بالاخره باید یه جا به ثبت برسه دیگه!
مهم نرفتن دوستان به هواست! وگرنه سوری یا صوری و یا حتی ثوری فقط یه بهونست!
میگما ام اس تی! احیانا تو کار و زندگی و اینا نداری آخر سالی؟
وگرنه سایه تو با تیر می زنیم روحت برسه به مشهد

تااااااازشم دور و بر اصفهان پیدات نمیشه ها
راستی
جناب باهوش!
سوری نه صوری
از بچگیات خنگ بودیا:دی
نه دیگه! شرکت یه 10 روز زود تر تعطیل کرده که کارمندا به عشق و حالشون برسن
پس آبجی اصفهانی به چه درد آدم میخوره؟

به جای این حرفا، یه کم برخوردت رو مناسب کن واسه عید لازمش داری!
ضمنا، یه کم جاهای دیدنی (البته اونایی که تو چشم نیست) اصفهان رو معرفی کن به جای این حرفای خاله زنکی، خاله زنک
بله! با منی؟
آفرین! میخواستم ببینم کی دقتش بیشتره که فهمیدم!
30 امتیاز مثبت!
از بچگی که نه! از وقتی یه دوست ناباب مجازی به اسم فریناز نصیبم شد
ااااا؟؟!!! پس اومدی پیشه ما!! اومدی مشد مقدس.حالا شهر ما بهت خوش میگذره ؟؟از طرقبه یادت نره ها حتما برو...
راستی کجا مشهدی؟؟
ها؟
یه 1300 کیلومتری طول میکشه تا برسیم 
نه، هنوز که نیومدیم! تازه فردا یا پس فردا راه میافتیم! (البته قرار بود امروز راه بیافتیم!)
بعدشم، یه چنتا شهر تو راهیم تا برسیم به شما!
دقیقا به همون ترتیبی که نوشتم! یعنی آخر سفر، ایشالله اونجاییم...
ضمن اینکه خیلی نمیتونیم بمونیم! یه جا چادر میزنیم پهن میشیم تا بریم زیارت و خریدامونو بکنیمو یه چرت کوچک بکپیمو راهیه ادامه مسیر بشویم...
اونجا که حتما میریم... اصلش همونجاست اصلا
نه
پس ان شالله منتظر یه سفر نامه باشیما
بیا خودم برات مفت و مجانی تبلیغشم می کنم
تازشم اسم خودمم تنگش میذارم تا فروشش میلیاردی شه
الان رفتی . نرفتی . ولی مدگونی اگه رفتی مشهد واسم دعا نکنی.
بیا اینم متن دعا:
خدایا نویسنده این بلاگ رو یه شفای عاجل کلی عنایت بفرما .
آمین
باش تا کمی سبزه عید زیر پات سبز بشه!

اسمتو بزن تنگ چی چی نامه های خودت بلکه کمی جدی بگیرن اونا رو...
الان چی چی ام؟ نه، چی چی؟
اونجا نرفتیم ! چون دیدم چه فایده من این همه راه برم اونجا و واست دعا کنم، ولی قرار نیست شفا بگیری... این شد که برگشتیم...
مگه تو تفریحات سالمم بلدی؟
بت نمیاد
ای الهی کوف....







خواهش
از قیافت معلومه که خیلی بت خوش میگذره
بابا افتخار بده شهر ماهم بیا دیگه...
نه ازت خواهش میکنم تورو خدا بیا...در خواستا زیاده بیا دیگه
ولی جدا اگه میومدی اینجا بت قول میدم بیشتر از همه ی جاهایی که اینجا نوشتی بهت خوش میگذشت
نیومدی دیگه...تخصیره خودته
ما رو هم دعا کنیا
تورو خدا ادامه بده
حالا جلو جمع آبرومونو نبر... داریم میریم که یاد بگیریم!


اگه خوش نمیگذشت مریض بودیم بریم!
شهر شما کجاست؟ بگو در گذر بعدی از قسمت های دیگه ی کشور بیایم اونوری...
باشه بابا... چقدر التماس و زاری میکنی... گریه نداره که... پامو ول کن... اهه... زشته جلو جمع
اتفاقا چنتا از دوستان دیگرم در آنجا پیشنهاد های وسوسه انگیزی واسه مسافرت به اونجا بهم دادن که داریم روش فکر میکنیم...
ولی خوب الان که فهمیدم تو هم اونجایی شاید دیگه نیایم
مارو دعا کنم؟ سوسمارو چطور؟
گفتم که اصرار فایده نداره...
یه ربع سخنرانی کردم سند که زدم دیدم اینترنت قطع شده همش پرید!

چی بگم دیگه حرفم نمیاد
سفر خوش
منم چی بگم!

ولی میتونم بهت پیشنهاد کنم از فایرفاکس استفاده کنی... چون در چنین مواقعی میشه از دکمه Back استفاده کرد... و اکثرا که جواب میده...
ولی خوب همین که یه ربع سخرانی کردی خوبه... میتونم در ازاش منم یه ربع سخنرانی کنم و سند نکنم
ممنون