گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!
گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!

یک یادداشت

حال میکنم یه بارم اینجوری بنویسم! ربطی داره؟ اصلا هوس کردم! هوس میدونی یعنی چی؟



عظمت روز... سنگینیه شب...


قدرت آفتاب... لذت ابر...


و این طبیعت است که با ما بازی میکند... روحیه میسازد و میگیرد و امید میدهد و نا امید میکند... عاشق میکند و جدا میکند...


گاهی بارانی میبارد و جانی تازه میگیری...

گاهی بارانی میبارد و به مرگ میاندیشی...


گاهی ابر سیاهی دلت را تازه میکند...

گاهی ابر سیاهی غمت را تازه میکند...


گاهی در باران دلت میگیرد و گاهی نیز دلت پر میکشد و پرواز میکند...


ولی آفتاب... نه احساس میدهد و نه عشق میآفریند و نه دلت میگیرد و نه غمی یادت میاید...


فقط میاید تا یادت باشد که شب تمام شده است... شب که تو را این همه احساس بود... شب که تو را پرواز ِ رویا بود... شب که تو را عشق بود و عشق بود...


و نور خورشید تو را زنده میکند... و فراموش میکنی شب پیش را... و انگار خواب بودی... و این معجزه ی آفتاب است...


شب را میشوید و میبرد... تا شبی دیگر...


و باز شبی با آن همه ماجرا... که خوابت میاید و میگیری عین خرس میخوابی... انگار نه انگار که من این همه اینجا زر زدم... خاک بر سر!


در این سال جدید هم خوش باشید...


نظرات 8 + ارسال نظر
فریناز چهارشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 21:19

نه!
اگه بخوای بلدی بنویسیا

منتها با یکی دو تا کلمه بی مزه مث *زر* گند می زنی توش!


آهان
یادم رفت بخونم دوباره اولشو:دی
هوس:دی کرده بودی گویا

من نخوامم میتونم بنویسم!

اصل متنای من همون گند زدناشه

آ قربون آبجی... منم همینو میگفتم دیگه... هوس کرده بودم

PaRi پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 http://magicgirl.blogsky.com

ااااااااااااااااااااااااااااه!!!!!!

بابا هنرمند!!!!

ولی با دو خط آخرت از همه بیشتر حال کردم!!!!!

بابا هنرمند اینجا نداریم! زنگ پایینو بزن!

آره... اصلا کل متن رو فقط به خاطر اون دو خط آخر نوشتم

مریم پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:30 http://zangeakhar90.blogfa.com

اولاشو که خوندم گفتم از این Mr mostafa بعیده بخواد این طوری بنویسه آخرشو که خوندم مطمئن شدم که خوده خودتی...



اصولا من اصلا نمیتونم عین آدم بنویسم!

مطهره شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:31 http://ferimoti.blogsky.com

آره هوس میدونم یعنی چی... ویارونه میخای برات بیارم؟؟

خب چی؟ انتظار دیگه چون تو اینو گفتی دیگه اصلا نخوابه؟

خاک بر سرش واقعا

اگه خوش نباشیم چی؟؟ تو میای جوابمونو میدی؟

هوس میدونی یعنی چی یا ویارونه؟

فعلا که نمیخوام... ولی اگه خواستم، حتما میام سراغ خودت...

بخوابه! ولی یه کم به متن اهمیت بده که لااقل دلمون خوش بشه!

جواب تو رو که ظاهرا نمیشه داد... ولی جواب خانوادت رو احتمالا بتونم بدم!

مطهره شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 04:32

دیگه = *داری
خیلی بهم شبیهن اشتبا نوشتم



نا امیدم کردی...

خدا شفا بده

[ بدون نام ] دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 http://18esfande1386.blogfa.com

شاعر میگه "
اگر مراد نصیحت کنان ما این است که ترک دوست بگوییم،تصوریست محاااااااااااااااااااااااااااااااااااااال
نکته: شعر هیچ ربطی به متن نداشت
یه چیزی بگم شما تهرانیا دل خوش شین گناه دارین .میگم هوای تهران گاهی وقتا هم بد نیست روحت شاد شد؟خوشحال شدی؟ حالا برو به جونم دعا کن

هوووووووی

این همه متن ننوشتم که آخرش بیای یه شعر بی ربط بزاری و بریا!

گفتن نمیخواست که! خودمون میدونیم!

دعا میخوای بگو دعات کنم دیگه! چرا لقمرو میپیچونی؟

الی پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:38 http://18esfande1386.blogfa.com

شاعر میگه :
گفت لیلی را خلیفه چون تویی و از تو شد مجنون گرفتار غوی

از دیگر خوبان تو بهتر نیستی
گفت خاموش چون تو مجنون نیستی
بیا من هی واسه ت شعر میگم حالشو ببری
یه شاعر در قرن 5 قبل از میلاد گفته :
یه دعا به ما بکن کم که نمیشه از دعات!

تو رو هم که ول کنن هی شاعر میگه واسه ما میای

یه کم دیگه این شعر گفتناتو ادامه بدی! تاثیر بزرگی توی زندگی من میزاری! باور کن

ها! یعنی یه دعا واسه اون شاعره قرن 5 قبل میلاد بکنم... حتما... چرا که نه... خیلی دعاش میکنم...

eli پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:53 http://18esfande1386.blogfa.com

من با این سیستم نظر دهی وبلاگ حضرتعالی مشکل دارم !
چندبار بنویسم هی بپره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من طی روز فقط یه بار حرف درست حسابی میزنم.وقتی بنویسم بپره دفعه ی دوم علنی چرت میگم.چرا درک نمیکینی شما؟
گفت لیلی را خلیفه چون تویی و از تو شد مجنون گرفتار غوی

از دیگر خوبان تو بهتر نیستی
گفت خاموش چون تو مجنون نیستی

اینم یه شعر واسه شادی روح شاعر!

والا مشکل از من نیست! از وبلاگه... چیکارش کنم خوب؟

ببین! یه راهنمایی، اولا از مرورگر فایرفاکس استفاده کن... که اگه دیدی یه هو نت قطع شد، بتونی back رو بزنی و همه چی به حالت اولش بر گرده، و 2 اینکه قبل ارسال هر متنی توی زندگیت، یه کپی ازش بگیر... نمیمیری دو تا دکمه رو بزنی که... یه ctrl+A و بعدش هم Ctrl+C ... اگرم پرید کارش فقط یه Ctrl+V ... به همین راحتی... به همین خوشمزگی...

ولی این سیستم یه خوبیی داره! اونم اینه که صبر ِ تورو زیاد میکنه

ولی شاعر قشنگ گفته... مجنون نیستی که بفهمی دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد