گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!
گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!

دخترکِ جزوه به دست!

اندر احوالات امتحانات، شاد سازی امتحان دهنده گان، بروز شدن وبلاگ، دیدن نظرات دوستان، تلف کردن وقت خود، تند شدن تایپ، حمایت کردن از همجنسان و اینکه یه دختر چقدر میتونه هول باشه



پسر :

میتونم جزوه تونو واسه کپی بگیرم ؟


دختر :

از این مسخره بازیا خوشم نمیاد, حرفتو رک بگو !


پسر :

من نمیومدم سر کلاس حقیقتش , اینه که دست به دامن شما شدم


دختر :

بهتر نیست منو دعوت به یه قهوه بکنید؟


پسر :

واسه چی؟ خوب الان کپی میگیرم میدم , زیاد طول نمیکشه


دختر :

خوب باشه , قبول می کنم


پسر :

حالا میشه جزوه تونو بدید کپی بگیرم؟


دختر :
من که قبول کردم دیگه , نمی خواد سر این لوس بازیا بیفتی تو خرج...


و بدین سان دانشجوی پسر آن درس سه واحدی رو افتاد.


--


نـُـــکــتـــه:


با توجه به برخی اتفاقات افتاده و بی خبر بودن بنده از آن اتفاقات، نظرات از تاییدی دراومد و هم اکنون میتوانید به راحتی فحش های خود را ارسال کنید منتظر فحش های جدید شما هستیم

نظرات 12 + ارسال نظر
PaRi یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 http://magicgirl.blogsky.com

ااااااااا! کی گفته دخترا اینجورین؟؟!
اصلا نکنه وبلاگت ضد دختره؟ها؟!

من که نگفتم!

ولی گفتنم نمیخواد... چیزی که عیان است، چه حاجت به نوشتن تو وبلاگ است!

من؟ ضد دختر؟ وبلاگ؟ نه!!!! اتفاقا بر عکس :دی

مطهره یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:55 http://ferimoti.blogsky.com

پسره اگه کرم نداشت میرفت جزوه رو از یه دانشجوی پسر میگرفت نه یه دختر! والا !!
حقش بود که افتاد..

من که اصلا فحش بلد نیستم! حرفا میزنیا..

نه دیگه، چه اون چیزی رو که گفتی داشته باشه و چه نداشته باشه، فرقی نمیکنه... چون اصولا اون موجود کوچولو از دختره بوده
ضمنا حیفِ کرم نیست! ناز، خوشگل، بی استخون، خوردنی

حقش که بود... کسی که نمیتونه یه جزوه از یه دختر بگیره، و حتی نه تنها جزوه رو از دست داد؛ بلکه دختر رو هم به قهوه دعوت نکرد، بایدم بیافته

ایرادی نداره... بیا خودم بهت یاد میدم به ترتیب حروف الفبا بریم یا پر استفاده ترین :دی

مهدیه یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 17:40 http://mhdh.blogsky.com


حوب عین آدم درس بخونید
کلاسا رو مرتب برید
جزوه بنویسید
حالا بماند که با هزار شیوه و ااعتماد به نفس کامل
آخرش نمره رو میگیرید

نه دیگه... دخترا واسه همین میان دانشگاه! که هم کلاسارو مرتب بیان، هم جزوه رو کامل بنویسن... و هم یه کپی ازش گرفته باشن(شاید لازم بشه بالاخره... )

اعتماد به نفس چیه... میخونیم و مثل یه مرد میایم امتحان میدیم و میافتیم

مهدیه دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 http://mhdh.blogsky.com

دخترا هم میان دانشگاه
درس میخونن
خیلی بهتر
خیلی دقیق تر
اما
.
.
.
در آینده این جامعه ی مرد سالار فقط خودشو قبول داره یعنی جنس خودشو
والا ما اعتماد به نفس دیدیم
اما نه برای خوندن
برای نمره گرفتن

خوب بیکارن دیگه! توقع داری درس هم نخونن...

مرد سالار... نه بابا... از این حرفا خبری نیست... الان دیگه بچه ها رو دور افتادن...

مریم چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 http://www.twosister.blogsky.com

وقتی دختره جزوه نمیده بره از یکی دیگه بگیره...والااا ...پسرا تنبلن به دخترا چه ربطی داره

اون که صد البته!

ولی شاید دختره دیگه ای جزوش کامل نبوده...
و شاید هم کلا دختر دیگه نبوده :دی


نه دیگه... ببین ما تنبل نیستیم، فقط میخوایم ببینیم شما جزوتون کامله یا نه... بعله

فریناز یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:52 http://delhayebarany.blogsky.com

میگما چقد جنستون بی عرضه ست

همتون مشکل دارینا

از دم دست درد
انگشت درد
مفصل درد


اصلا رو بهتون بدی میگین دست کی هست؟ چی هست ؟ زنه؟ مرده؟ خوبه ؟ بده؟ مفیده؟ مضره؟ خوردنیه؟ پوشیدنیه؟

خلاصه و خداوند دست را آفرید
و جزوه را برای حرکت دست
و مرد را بی دست

خودت مشکل داریو امثال خودت... اهه :دی

دیدی مشکل داری؟

مرد را بی دست... ولی زن را بی دست و پا

ببین خودت شروع کردیا... وگرنه من که با دختر جماعت مشکلی نداشتم :دی

فریناز یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:53 http://delhayebarany.blogsky.com

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
الانه یعنی تو راست گفتی؟
منو بگو گفتم مصی و لاتاییدی؟!
عمرا!

ولی الان انگار

میگما

مشکوک میزنی
خبراییه؟
تاییدشو برداشتی که چی مثلا؟:دی:دی:دی

بالاخره گفتم بد نیست یه کم، و فقط یه کم ضایع بشی... این شد که تایید مایید رو برداشتیم رفت!

برداشتنش که دلیل خاصی نداشت... جز اینکه نمیرسیدم بیام، گفتم نظرات پشت در نمونه مخصوصا نظرات جناب عالی (حال کردی ازت تعریف کردم... حالا هی برو اینور و اونور بگو MST بده :دی )

فریناز یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:57

شیطونه میگه...
إ شیطونه هیییییس

حالا ام اس تی آزادی بیان داده تو جنبه داشته باش:دی

شیطونه دیگه
حالیش نیس که
بیچاره اونم ذوق زده شده تو تایید ماییدو برداشتی انداختی اون دور دورا


میگما به حرف شیطونه گوش کنم یا شما از خجالت ما درمیای؟:دی

شیطونه بیجا کرده چیزی میخواد بگه...

اصلا بگه ببنیم چی میخواد بگه :دی

نه بابا، خیلی دور ننداخیتم... بزودی بهش میرسیم دوباره

چون میدونم تو خیلی بچه ی خوبی هستی و عمرا به حرف شیطون گوش نمیکنی (البته اگه شیطون به حرف تو گوش نکنه ) پس اختیار رو میدم دست خودت... ولی پیشاپیش بیا یه شکولات از من بگیر شاید لازم شد

فریناز یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 00:59

عنوان نوشت:

دخترک جزوه به دست
پسرک آویزون است :دی:دی:دی

موافق نیستم...

ولی یه جورایی هم موافقم...

میدونی... هم درسته هم نادرسته... از اونجایی که تو گفتی و تو این جملرو با قصد و غرض گفتی، پس نادرسته... ولی از اونجایی که این اتفاق کاملا وجود خارجی داره پس درسته

لاله سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 21:56 http://nocomment.blogsky.com

ما که دانشگاه مختلط نرفتیم تا انالیز کنیم این حرکات رو ....ولی جالبی اینجاست هر چی دختر ابنوریه با بسر اونور دیواری ازدواج کرده حالا بار بگین دختر بسر جدا بده ...این مسئولین خوب به فکر اینده ما هستند دیگه

حالا مثلا ما که رفتیم چی شد؟؟

این که مسئولین به فکر ما هستن که شکی نیست!! هست؟

فریناز چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 13:36

اِ ... سوتم بلدی...

دیگه چی بلدی؟؟

--

حالا یه مدت نبودیما... ببین اومده اینجا داره سوت میزنه... یه مدت دیگه نمیومدم، اینجا یه مجلس عروسی راه مینداخت

فریناز شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 23:13 http://delhayebarany.blogsky.com



آره دیگه
بعدشم سکان وبلاگتو میگرفتم و خودم هدایتش میکردم یه جوری که دیگه هیچ پسری جرئت نکنه آویز ماویز بشه و اینا

میگما تو مگه بلدی از من تعریفم بکنی آخه؟:دی
تازشم من که به یه شوکولات راضی نمیشم
بچه گول میزنی؟

نه دیگه!

من این وبلاگو کفن میکنم ولی به دست تو نمیدم... البته شاید کفنشو بهت دادم... چون فعلا لازمش ندارم...

ای بابا... پسر کجا آویز شده آخه؟؟ الان هر طرفو نگا میکنی یه دختر آویزونه... اصلا پسرا آویز شدن که دخترا آویز نشن...

ااووووف... کجاشو دیدی... میخوای یه تعریف بیام! نه میخوای؟ ببین خودت نخواستی وگرنه من آمادگیشو داشتم!

دیگه اگه خیلی بخوام خرج کنم یه شوکولات دیگه هم بهت میدم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد