گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!
گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!

هوس هم هوس های قدیم!

بدم میاد وقتی میری خرید، یه لباسی، کفشی، شالی، مانتویی بخری، یارو اول قیمت فضایی بهت میگه (یه چیز تو مایه های دو سه برابر!) بعد به خاطر تو، (با تاکید بر اینکه از تو خوشم اومده!) یه 3، 4 تومان تخفیف هم میده... تخفیف بخوره تو سرت! مردم مگه دین و ایمون ندارن!!! والا

--

یه چند روزی هست هوس کردم کتاب بخونم، ولی حسش نمیاد :دی

--


ضمنا در آستانه ی تغییرات میباشم همی... بسی به دنبال تنوع هستم و بسی هم دلم تغییر میخواد...

نظرات 6 + ارسال نظر
فریناز جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:12

ما که تغییری ندیدیم اینطرفا

نکنه چشم بصیرت میخواد ام اس تی ؟!

کلا زیرآبی میرییا

چشم بصیرت که کلا در ورود به این وبلاگ لازمه! ولی من هنوز تغییراتی ندادم!

زیر آبی کجا بود تو این سرما!

فریناز جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:13

حالا یکی به ما بگه (که همیشه میگن) یه چیزی
اما کی میاد واسه خاطر روی گل تو!!! یه 3-4 تومن تخفیف بده آخه

جک سال شدا:دی

تو که آره... بالاخره شوما اصفهانی تشریف داری دیگه! تا کله فروشنده رو به خاطر 500 تومن نکنی ول کن نیستی که

ها چیه؟ دیدی به من تخفیف میدن باز حسودیت شد ؟

از مطالب من جک در میاری؟ خجالت نمیکشی؟
نه، تو خجالت نمیکشی؟

نــــــــــــه ... تـــــو ... خجالـــــــــــت نمیــــــــــکشی؟ :دی

[ بدون نام ] جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:14

آها
3-4 تا تک تومنی رومیگی؟

اونو اگه یافتی شاااااید

گرچه همونشم بعید میدونم به تو تخفیفش بدن

ببین منو اینجوری نیگا نکن! اونجوری نگا کن...

من پامو نذاشتم تو مغازه، یارو کلا قیمتا رو با 3، 4 تومت تخفیف چسبونده به جنساش... مگه من مثل تو ام برم با یارو چک و چونه بزنم... که فقط 500 تومن، اونم حداکثر، بهم تخفیف بده؟

بعله... نزار از توانایی های خودم بگم :دی

فریناز جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 17:15

این نظراتت چه مضخرفه ها

اسممو سیو نمیکنه خو!

اون قبلی من بودم

میگم...

حال محمد رضا چطوره؟

نمیدونم چرا یادش افتاده بودم یه هو!

آره بابا، کلی مزخرفه...

بعله... با اینکه قیاتو عوض کرده بودی ولی بازم شناختمت :دی

بوگو...

بابا دمت گرم که هنوز به یادشی...

دیروز عکساشو دیدم، هنوز کوچولوئه، ولی خدارو شکر بهتر شده...

دونستن نیمخواد که، حالا یه کار درست تو عمرت انجام دادی حتما باید دنبال دلیل بگردی واسش؟ :دی

مهدیه سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 http://mhdh.blogsky.com

منم تغییرات میخوام اما تو کل زندگیم
اینم که گفته بودی خوب یکی از ارکان فروشندگیه دیگه

تغییرات تو زندگی سخته... تو همین وبلاگ تغییر ایجاد کنم هنر کردم

--

ارکان؟ شاید، ولی از نوع بدش! وگرنه فرشنده درست و حسابی هم پیدا میشه... اما کم!

یگانه شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 19:11

هان ... اینو نخوندم
خوب
.
.
.
آه خوندمش...
دیگه تغیراتتم که دیدیمو
اون بدم میادتم خوندیمو
تمام
فحلن



ها؟

آها!

چشمت روشن :دی
خوب کاری کردی!

خوش باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد