گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!
گذر موقت

گذر موقت

فعلا گذر هممون موقتیه، تا بعد ببنیم خدا چه میخواد!

اندر عجایت و جوالب (جمع جالب :دی )

عجیب است:

اومده تو دومین مطلب وبلاگ نظر داده که "با یه هفته تأخیر، تولد دو سالگی وبلاگت مبارک! "

منو میگی، اینجوری :


حالا این بشر ِ عزیز که تبریک گفته کی هست! خدا داند... و البته خودش هم میداند...!


حالا کی هستی؟ راستشو بگو؟!


---


شکار لحظه ها:

تصویری که در زیر میبینید یک شکار کاملا اتفاقی بود! به حداکثر سرعت دقت کنید!!! 


رو عکس کلیک کنید!


به این میگن سرعت بالای اینترنت... بعد بگین سرعت پایینه!!


---

دزدی اسم، تو روز روشن:


تصویر زیر هم که کاملا مشخصه:

فکر نمیکردم آوازم به اینجا ها هم کشیده شده باشه...


تشکر از دوست عزیزم که آرم تجاریه منو به خودم نشون داد

نظرات 4 + ارسال نظر
فریناز یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:08

چه شوت بوده طرفا

حتما تو گوگولی سرچیده دیده اون پسته اومده گفته بذار یه حرفی زده باشیم و گذر کنیم

اصن شاید خودت واسه خودت نظر گذاشتی الانه یادت نیست!
میگم ام اس تی ها اواخر جووونی آلزایمر میگیرنا!:دی:دی:دی

چیه؟ حسودیت شد؟ بمیره برات...حسودی نداره که! میخوای من بیام تو اولین مطلبت نظر بدم؟

خیلی هم کارش درست بوده... فکر کن، این همه صبر فقط برای یک تبریک خشک و خالی... بابا دمش گرم...

بر فرض هم اگه گوگلی باشه بازم خوبه... چیه بازم حسودیت شد؟ ای بابا، چقدر سریع حسودی میکنی

دفه ی قبل هم گفتم... شایعات پشت سر من زیاده... شنونده باید عاقل باشه که ظاهرا نیست (البته توقع ندارم یادت بمونه! بالاخره پیریه و آلزایمر و ... :دی )

فریناز یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:10

سرعت پایینه:دی

میگم ام اس تی تو هم معروف شدی رفت؟

بابا فک نمی کردم اینقدرا هم مهم شده باشی


خو حالا پر رو نشو! رئیس جمهور آمریکا هم که بشی نه ازت امضا میگیرم نه بهت آقا میچسبونم نه از این مهربون تر میشم

وقتی نشستی تو مجلس، میام با جارو میکوبم تو فرق سرت میگم اوووووووووووی ام اس تی پاشو بیا آپ کن بینیم

این قرتی بازیا رو هم بذار کنار:دی


حسود

چشم دیدن سرعت اینترنت ما رو هم نداره؟!

آره دیگه! یواش یواش باید وقت قبلی بگیری بیای تو وبلاگم...

میدونم فکر نمیکردی! توقعی هم نداشتم که فکر کنی

ببین، خودت ناسازگاری رو شروع کردی! خدا بهت رحم کرد که من خیلی آدم دل رحم و آرومیم... وگرنه معلوم نبود چی میشد!

اوووووووووووووووووووووی؟؟
دیگه نمیشه دست رو دست گذاشت و کاری نکرد! گوشیو بده مامانت... اهه

ممنون که بهم گوشزد کردی که این قرتی بازیارو کنار بزارم... منتظر بودم یک نفر پیدا بشه و این جملرو به من بگه که تو زحمتش رو کشیدی!

بالاخره یه حرکت مثبت، هر چند ناخواسته، انجام دادی!

فریناز یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:13

دو تا نوار سیا اینور و اون بالا زدی مثلا که چی حالا؟؟؟

یعنی خیلی خلاقی؟

یا مثلا وبتو خط کشی کردی؟:دی

شایدم پولت نرسیده چهار طرفشو ایرانیت بکشی

تو زن بودی حتما عینهو رخساره میرفتی بیرون! با دو تا چشم پیدا فقط


جهت یافتن فردی به نام فضول بود که یافتمش...

میدونم میخواستی بگی خیلی قشنگه ولی کلمات یاریت نکردن!

ممنونم ازت، ولی خودم میدونم قشنگه! نیازی به گفتن نبود !

فریناز یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:15

من هنوز تو کف این آرمتما

خدایی خوشم اومد

ام اس تیه خودمونی دیگه

سرتا پا تواضع و فروتنی و حجب و حیا

فقط پا تا سرت برعکس ایناس:دی



میدونم تو کفی! قیافت معلوم بود! گفتم نداشت دیگه!

قابل نداره... پــَ نه پـــَ ، ام اس تیه بیگانگان فضام؟

آره دیگه! با تو گشتم بر عکس شدم :دی

میدونم بازم حسودیت شد! ولی بازم هیـــــــــــــچ ایرادی نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد